خدایا شکرتتتتتتتتتتت! :)
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
---------------
[ سه شنبه 93/7/29 ] [ 12:44 عصر ] [ ریحانه ]
خونه مون! :) |
خدایا شکرتتتتتتتتتتت! :)
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
---------------
[ سه شنبه 93/7/29 ] [ 12:44 عصر ] [ ریحانه ] هووووووووووووم..
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
-------------------
دلم غار پاییزی می خواد، که برم توی اون پارک نزدیک خونه قدم بزنم و هی فکر کنم و هی به هیچ نتیجه ای نرسم جز این که عیب نداره، لااقل پاییزه و هوا قشنگه...
دلم غارنشین های غارم رو هم می خواد..
دلم استرس های غار رو نمی خواد، خدا کنه دکی ب خوش اخلاق باشه.
دلم حتی قدم زدن کنار بزرگراه س رو می خواد، که توی اون سر و صدای ماشینا گممممم بشم.. یا روی پل عابرپیاده بایستم و از بالا ماشین ها رو نگاه کنم که وییییییژ و ویژ و با سرعت می رن به سمت مقصدشون..
شاید فضاهای مشابه رو توی اهواز هم داشته باشم، اما حس و حال غارم رو می خوام...
دلم می خواد برم توی غار اصلی و صدای آهنگ رو زیاد کنم و...
کاش یه کم حالم بهتر بشه، کاش یه کم روزگار بهتر بشه، کاش یه کم این هوای پس ِ لعنتی زندگی بهتر بشه..
می شه بارون هم بیاد؟ [ جمعه 93/7/25 ] [ 2:6 عصر ] [ ریحانه ] خاله شدم! :)
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
------------------
خاله شدممممممممممممم! :********
خدایا شکرت! :*
امروز، 22 مهر 1393، خواهرزاده ی گلم، پسر کوچولوی فرشته جونم به سلامتی به دنیا اومد!
این چند روز خیلی نگرانش بودم، و الآن از صمیییییییم قلب خوشحالم که مادر و بچه هر دو سالم هستن
خدایا شکرت! هزار بار شکرت می کنم :***
ان شاءالله که قدمش مبارک باشه و روز به روز برکت و شادی و خوشحالی هر چه بیشتر برای خانواده ی سه نفره ی فرشته اینا از آسمون بباره
واقعاً خوشحالم، این قدری که نمی دونم چی بگم..
الحمدلله رب العالمین
به ایشون می گن نی نی ه رز صورتی! :))
مامان فرشته ی نازنینم! حس زیبای مادری رو بهت تبریک می گم
خدایا شکرتتتتتتتت! [ سه شنبه 93/7/22 ] [ 11:38 عصر ] [ ریحانه ] عیدتون مبارک :)
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
-------------------
التماس دعا.. [ دوشنبه 93/7/21 ] [ 1:22 صبح ] [ ریحانه ] :پی
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
--------------------
عینک جدیدم بهت میااااااااااد؟
دیروز که بعد از سال هااااا داداشم از اینا برام خرید کلی ذوق کردم!
چقد چشمام ترسناک افتادن توش
--------------------
پ.ن. بی ارتباط به پست.
تراااااااااااااان! یالا بیا دیگههههههههههههههههههههههه! [ پنج شنبه 93/7/17 ] [ 3:18 عصر ] [ ریحانه ] .
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
----------------
دوباره یه دوره ی دیگه داره شروع می شه.. ینی شده... دوباره بی قراری.. دوباره...
هیچ چیز هیچ وقت تغییری نمی کنه، اما یه وقتا دیگه قاطی می کنم.. اه دوباره شروع شد! نمی دونم تا کی... دوباره بی قراری، دوباره بی حس و حالی، دوباره شب هایی که دوسشون ندارم، دوباره فریادهای فروخورده.. خواستم بگم دوباره بی خوابی، اما خب به لطف اون قرصه فعلاً که بی خوابی ندارم، مگر این که خودم نخوام بخوابم! یادتونه از مریض بودنم نوشتم؟ بعد از یه سری آزمایش کامل به خاطر سرگیجه هام، و بعد از کلی معاینه و نوارقلب و اکو برای دردهای وحشتناک قلبم، نتیجه ی همه ش شد این که: هیچیت نیست! فقط استرس و فشار عصبی ه! و صد البته که خداروشکر که همه ی آزمایش ها و اکو و فلان و بهمان خوب و عالی بودن، واقعاً خدا رو هزاران بار شکر به خاطر سلامتی جسم.. اما کاش این همه فشار روحی هم روم نبود... کاش می تونستم مثل آدمای نسبتاً عادی یه کمم هوای خودمو داشته باشم.. نمی گم مث آدمای بی درد، فقط می گم مث آدمای نسبتاً عادی.. خدایا! تو خودت هوامو داشته باش! :"( دستی رو که همه رها کردن تو بگیر.. چیزایی که برای هیچ کس مهم نیست رو تو خودت بهشون بها بده.. هرکی فقط به فکر خودشه؛ تو خودت به فکرم باشم.. هوامو داشته باش، بیشتر از قبل...
[ پنج شنبه 93/7/10 ] [ 9:21 عصر ] [ ریحانه ]
.::.
|
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |