آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند؟ . . .
به نام خدای رحمن و رحیم
سلام
----------------
الآن هشت نه روزه برگشتم اما به اندازه ی 4 روز مفید به کارام نرسیدم :|
این جا اصلاً نمی تونم به کارام برسمممممممممممممممممممممممم..
نباید برمی گشتم اما مجبور بودم.. مجبوووووور بودم...
امیدوارم خدا خودش حواسش باشه و هوامو داشته باشه...
حدود ده روزی که می تونست از بحران درم بیاره دود شد و داره می شه؛ البته خودمم حالم خوب نبود و همش تو چرت بودم :|
وای بچه ها، دیگه جغدتون مرد! توی همین چند روز لااقلللل دو سه شب این طوری شد که از شدت کارهایی که داشتم، گفتم به خستگیم غلبه می کنم و بیدار می مونم. و این چند بار این طوری شد که یهو به خودم میومدم می دیدم همین طوری به حالت نشسته پشت میز و مقابل لپ تاپ، سرم افتاده پایین و یه مدت طولانی خوابم برده! :|| نه هم که سرم روی میز باشه ها، همین طوری وسط هوا! خوابم می برد! :|
ینی کرک و پر خانوم جغده دیگه اساسی ریخته! :دی :|
این طوری نمی شه، باید دوباره بار سفر ببندم و احتمالاً این سری همش رو بذارم روی کول مبارک که یه وقت باز چمدونم گم نشه!!
وای ترانه برا تو تعریف نکردم نزدیک بود بخبخ بشم؟!
--------------
امام رضای رئوف؛
من دلم این قدری داغونه که حس و حال دعا و توسل حسابی بهم دست نمی ده نمدونم چرا، ولی تو خودت حسسسسااااابیییی هوای خودم و خانوادمو و دوستامو داشته باش... لطفاً... ممنون..
[ سه شنبه 93/10/2 ] [ 9:14 صبح ] [ ریحانه ]