وبلاگ :
خونه مون! :)
يادداشت :
در کتابخانه!
نظرات :
3
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
2066
سلام
شديدا ياد يکي از خاطرات دوران راهنماييم افتادم و خيلييييي باهاتون همزاد پنداري کردم..
اينجور مواقع که آدم حال درست و درموني نداره همه چي براش عذاب آور ميشه. خيلي حس بديه.
الان خوبي شما؟
پاسخ
سلام ... واي آره خيلي حس بديه! واقعاً همه چي عذاب آور مي شه. تازه همش مي گفتم کاش يه وقت آشنايي رو نبينم اين جا، ازبس که حس بدي داشتم و مي ترسيدم جلو چشم يه آشنا همه جا رو گلبارون کنم! :دي :| // ممنون خداروشکر، 97 درصد خوب شدم! ;)