وبلاگ :
خونه مون! :)
يادداشت :
در کتابخانه!
نظرات :
3
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رب
اون آقايون نفميدم دقيقا چي ميگفتن...بيشتر توضيح ميدي؟p;
رشتشون پزشکي نبود احيانا؟p;
پاسخ
تو مايه هاي روانشناسي بيد، داشتن يه سري موضوعات رو ريشه اي بررسي مي کردن p;)) / برو از روان بپرس، اون روانشناسمونه، بهتر مي تونه توضيح بده؛ تازه دوست زيگي هم که هست! :پي / راستي خبر داري دکترمون بالاخره دکتر شد؟ من که دستم بهش نمي رسه، تو به جاي منم ازش شيريني بگير :)))
+
رب
يه لحظه احساس کردم هرکسي وارد بشه، اگه منو ببينه فکر مي کنه مسئول نظافت سرويس ها هستم و تازه ممکنه يه پولي هم گيرم بياد!
ديوونهههههههههههههههههههههه:)))))))))))))))
نخيرم خانوم مسئول اونجا رو همه ميشناسن ، نميتوني جاشو بگيري p;))))))
ميم هم همينطوري ميشد هفته پيش...چندروز همين شکلي بود هي...بعد ميگف راه ميرم بهتر ميشم
الان خوبي؟
پاسخ
p;))))))))))))))))))))))) // قبل از اين که برم تهران هم گاهي اين طوري مي شدم، و يکي گفت يه ويروسي اومده که خيلي ها اين مدلي شدن و اينا، اما من هنوز هم (درباره ي خودم) به تشخيص خودم اصرار مي ورزم :پي ... من راه که مي رفتم حس مي کردم الآنه که نقش زمين بشم :|// آره خدا رو شکر خوب شدم. واي تران، فک کنننن، من فرداش هم بليط قطار داشتم و همون روز هم توي خونه کلي کار داشتم، و به حددددددديييييي حالم بد بود که داشتم فکر مي کردم بليط فرداش رو کنسل کنم؛ يا برگشتنم رو عقب بندازم يا با هواپيما برگردم. بعد ديدم که با اون حالم جرأت هواپيما سواري رو هم ندارم، چون کافي بود يه کوچولو فشار هوا کم و زياد بشه يا تکون داشته باشه که من لبريز شم! :| در نتيجه تو فکر عقب انداختن سفرم بودم ولي خب بعد از چند ساعتي که خوابيدم ديدم حالم خيلي بهتره، ديگه کنسل نکردم.
+
رب
چراااااااااااااااااا؟ حتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتما برو دکتر!
الکي هم پشت گوش ننداز!
بعله ام!
ايشالله که هيچي هم نيستش تازشم...
مراقب گوياي من باش.. يه مشاور که بيشتر ندارم :)
پاسخ
هوم، خب خوب شدم ديگه.. تازه ماه رمضوني کي حال داره پاشه بره دکترررررر خو ((;q / نه جدي خوبم، يني در حد 99 درصد خوبم! و واقعاً حس مي کنم همش از حرص و جوش و استرس ه.. / ممنون گلمممممم :*
+
رب
سلام علِکم!
خوبيييييييييييييييييييييييييييييييي؟
اجازه؟ اين پست چرا انقد دراز بود؟! يا من طولاني ديدمش!؟
رزي ! سلام!:)
پاسخ
سلام ... خووووووووووبم :) ... نه خب درست ديدي، طولاني بود ;q
+
رررررررررز
سلام گويا! خوبي گويا؟ خداحافظ گويا!
پاسخ
:)))))))) چه عجبببببب خواهررررررررررر :* بيشتر بيا خونه خواهرت :) بيا که من اين طوري دپرس نشم خو.. ;)
+
پياله
اصنشم من مچکرم :)
گلاب بخوريد و به سرو صورتتون بزنين. بخصوص ناشتا :)
امضا دکي علفي :ديييي
پاسخ
سلام ... مي گم دکتر علفي گرامي :دي مي شه به سر و روم نزنم؟ قول مي دم دوبل بخورم اصن! فقط به سر و صورتم نزنم :دي
+
پياله
بي انصاف نباشين گويا خانوم!
سلام...
البت حق هم دارين؛ وب قبليتون کم مخاطب نداشت؛ وخب هربار که ميام و ميبينم که اين پست هاتون اينجا با دو سه دونه نظر رو زمين مونده ناراحت ميشم راستش!
اما خب اين دليل نميشه که نخونيمش که! والا من که ميخونم، معمولا هم تند تند ميام و داغ داغ هم ميخونم، اما خب روم سياه، هيچ وقت نميرسم نظر بذارم!:( ببخشيد ديگه...!!!
پاسخ
سلام ... جناب پياله، باور کنيد کامنت به خودي خود براي من مهم نيست.. مدتي ه يه چيزاي ديگه اي روي اعصاب مبارکمان مي باشد که اين گونه نوشتيم.. ;)) ... لطف شما و همه ي دوستان هم هميشه بنده رو شرمنده کرده و مي کنه، باز هم ممنونم. و نيز متشکرم براي مشاوره هاي پزشکي ;)) و اين که، راستش تقريباً مطمئنم که ريشه در مسائل روحي و حرص و جوشي و اينا داره.. چيزي که نوشتيد براي همينا خوبه؟ يا چي؟
+
2066
سلام
شديدا ياد يکي از خاطرات دوران راهنماييم افتادم و خيلييييي باهاتون همزاد پنداري کردم..
اينجور مواقع که آدم حال درست و درموني نداره همه چي براش عذاب آور ميشه. خيلي حس بديه.
الان خوبي شما؟
پاسخ
سلام ... واي آره خيلي حس بديه! واقعاً همه چي عذاب آور مي شه. تازه همش مي گفتم کاش يه وقت آشنايي رو نبينم اين جا، ازبس که حس بدي داشتم و مي ترسيدم جلو چشم يه آشنا همه جا رو گلبارون کنم! :دي :| // ممنون خداروشکر، 97 درصد خوب شدم! ;)