اختيار داري دخترم :* واي تران، يکي دو شب پيش يهو يه فکري درباره ي سرزمين عجايب :دي به ذهنم رسيد، به مينا هم گفتم :))) يادم باشه با تو هم درميون بذارمش :پي /// خيلي ها مطالب رو کامل توي پاور ميارن، که خب بد هم نيست، اما يه کم شلوغ مي شه. من کار خيلي ها رو که ديده بودم، ديدم خيليا خلاصه مي کنن، و به نظرم اومد بهتره پاور يه کم خلاصه شده باشه، ولي توي ارائه کامل تر بگيم. در اين صورت يادداشت هم لازم مي شه، براي مواردي که توي پاور نيست. البته بعضيا ديگه زيادي خلاصه نويسي مي کنن که من خوشم نمياد، کار من يه چيزي بينابين بود، اما خب همه توضيحات رو هم نياورده بودم. الآن که شايد يه کم زود باشه، اما هر وقت خواستي مي تونم پاورم رو برات بفرستم ببيني. حالا البته طور خاصي هم نيستا :))

سلام ... ممنون عزيزم :) نه بابا شاهانه کجا بود :)) // ان شاءالله.. ان شاءالله روزهاي سخت براي هممون تموم بشه گلم.. / ممنون صباي نازنين :* / بازم بيا اينورا خانومي، خوشحال شدم :)

خب حتماً از چند روز قبل پاورپوينتت آماده باشه، که تا قبل از روز دفاع چندين بار تمرين بکني، اين خيلي مهمه. / منظورم از يادداشت، چيزايي هست که مي خواستم بگم. / ديروز و صبحش؟ کلاً دو سه روز آخر چندين بار ارائه م رو تمرين کردم. روز قبلشم رفتم خريد کردم، ميوه و شيريني و اينا :)) بعدشم ظهر با خواهرم رفتيم يوني، کار خاصي هم نداشتم فقط حواسم بود که استادا حتماً اومده باشن و اينا، و يه کم مرور کاغذ ماغذام. ديگه چي بگم؟ بذار فردا ان شاءالله ببينمت هرچي خواستي رو بپرس که جزء به جزء بگم :*

:))) اون قلقلي ها شکلات بيدن. نخيرم نمره مو خودم اوردم :پي/ تو يوني ما اين مدلي رسمه خب، شوما ببين تو يونيتون چه طوري مي ذارن، همون کارو بکن، يني اگه اين طوري رسم نيست خو بي خيال :)) اما خب الويه از شام مونده باشه هم خوبه :))))

خخخخخ خواهرم چيد :)) خواهر دومي که اهواز بود، نتونست بياد، اما آبجي بزرگه بود، اون به همه کارا رسيد بنده خدا.. من که هم يه کم کار داشتم، هم ديگه خواهرجان گفت تو يادداشتات رو مرور کن، خودم مي چينم *:)